يادداشتهاي سفر به جنوب شرقي 0
تازه از سفر رسيدهام و هنوز در حال و هواي منطقه استوايي اندونزيام. نه در هواي شرجي و گرمش، كه در هواي مردمي با قلبهاي ساده و پاك؛ مردمي كه دوست دارند ايران را بشناسند. مردمي با چهرههاي متفاوت، زبان ديگرگون و قلبهايي نزديك به قلبهاي ايرانيان. مردمي كه از عشق به خميني ميگويند و از كسي كه چهار سال است انديشههاي خميني را برايشان تداعي ميكند. مردمي به ستوه آمده از سلطه استكبار؛ مردمي كه عاشق مبارزهاند.
يادداشتها و عكسهايم از جاكارتا را در پستهاي بعديام بخوانيد... متشكرم
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۳۸۸ ساعت 13:23 توسط رضا مصطفوی
|
برگ در انتهای زوال میافتد و میوه در انتهای کمال. بنگر که چگونه میافتی: چون برگ زرد یا سیب سرخ؟!